امیر دهقانی
امیرخلبان محمدکریم عابدی، نماینده مردم شریف فردوس، طبس و سرایان یکی از نزدیکترین یاران چمران بوده و در زمان حیات آن بزرگوار همچون برادری امین در همراهی با آن عزیز تلاش کرده و پس از او نیز در معرفی و تبیین اندیشه چمران که همان تفکر حضرت امام (ره) و در گسترهای فراتر بیان شجره طیبه است از خود همتی والا نشان داده است. در آستانه 31 خرداد و سالگرد شهادت چمران عزیز قرار داریم، ساعتی میهمان وی شدیم تا با نگاه چمران هشت ماه فتنه پس از انتخابات ریاستجمهوری را نیز مرور کنیم. امیر عابدی گفت و ما شنیدیم، از همه چیز، اما بیان او در معرفی شجره طیبه و شجره خبیثه و نشان دادن خصیصههای هر کدام حلاوتی دیگر داشت. آنچه در ادامه میآید بخشی از شنیدههای ماست. امید که در فرصتهای دیگر شنوای بخشهای دیگری از اندیشههای این نماینده محترم مردم باشیم که بیشتر هم و غم خود را در رسیدگی به مردم شریف حوزه انتخابیهاش قرار داده و در کنار آن از افشای ماهیت و اندیشه سران فتنه هم دریغ ندارد.
سخن از چمران همیشه تازگی دارد. مایلیم از چمران بگویید البته با نگاهی به آنچه که در یک سال گذشته پشت سر گذاشتیم و فتنهای که توسط استکبار و با دست مزدوران داخلیاش کلید خورد و عقیم ماند. اگر چمران بود کجای این قضایا حضور داشت و چه نقشی ایفا میکرد؟
گستردگی سؤال شما میطلبد که ما ابتدا به بحثی اساسی بپردازیم و بسیاری از مسائل را ریشهیابی کنیم. چمران انسان شناخته شدهای است، عرفان چمران، رزم چمران، مطیع ولایت بودن چمران و هزار و یک خصیصه دیگر او نشان میدهد که چمران از شجره طیبهای است که مطلوب نظر حضرت امام (ره) بود، چون روح بلندی داشت.
وقتی روح بلند بود و با شجره طیبه پیوند خورد محصول نابی میدهد به نام انسان؛ انسانی که در حد اعلای آن در روزگار ما حضرت امام (ره) است. حالا بد نیست به این موضوع اشاره کنیم که اصلاً امام (ره) برای چه هدفی قیام کرد. برای پاسخ به این سؤال شاید بهتر باشد بپرسیم اصلاً 124 هزار پیامبر و متعاقب آن ائمه اطهار و حضرت صاحبالزمان و علما،مراجع و پاکان و نیکان چه هدفی دارند، هدف ایشان چیزی غیر از انسانسازی نیست، امام (ره) در ادامه مسیر انبیا و اولیای الهی قیام میکند تا انسانسازی کنند و نتیجهاش میشود اینکه چمرانها مطرح میشوند.
حالا این انسان شدن چه نکانی را آشکار میکند. یک: اگر میخواهید انسان باشید نه ظلم کنید و نه زیر بار ظلم بروید. دو: تکلیف خودتان را با شجره طیبه و شجره خبیثه مشخص کنید؛ کاری که حضرت امام (ره) انجام داد و اسلام ناب محمدی را با اسلام آمریکایی تفکیک کرد یعنی راه و نشانههای هر کدام را نشان داد. سه: دشمنشناسی و دوستشناسی را براساس تولی و تبری انجام دهید، یعنی دوست داشتن و دشمن داشتن برمبنای دین، این را باید محکم کرد.
ببخشید، مصادیق عینی چنین مواردی را هم بفرمایید تا برگردیم به موضوع چمران.
نمونه زنده همین تولی و تبری داشتن میتواند اشارهای به قضایای ابتدایی شکلگیری نظام مقدس ما داشته باشد. حضرت امام (ره) تشخیص میدهند پس از مرحوم آیتالله طالقانی در میان مدعیانی که داعیه امام جمعه بودن تهران را دارند انسانی بیادعا را انتخاب و به این سمت بگمارند که همین انتخاب به مذاق بعضیها خوش نیامد و باعث سقوطشان شد، خب، حضرت آقا بر چه مبنایی توسط امام (ره) انتخاب می شوند؟ غیر از تولی و تبری است؟نه! حضرت آقا نماز را اقامه میکنند و در اوایل دهه 60 در خطبهها موضوعی از دین را میگویند که کامل نیست. باز هم حضرت امام (ره) بر مبنای همان تولی و تبری ساعتی بعد از آن خطبهها اطلاعیه میدهند و موضوع را اصلاح میکنند. پس از آن حضرت آقا هم براساس همان تولی و تبری اطلاعیهای میدهند و ضمن صحه گذاشتن بر نظر امام (ره) موضوع را تأیید کرده و عذرخواهی مینمایند. تمام این اتفاقات یا قضایای مشابه براساس همین تولی و تبری است و در ادامه میبینیم که وقتی مبنا چنین اصولی باشد باعث تقویت شجره طیبه میشود. امام (ره) انسانها را به خاطر خدا دوست داشت و اینگونه اشتباهاتشان را هم میگفت به خاطر خدا.
این شجره طیبهای که گفتید چمران هم از همان سنخ است، چه خصوصیاتی دارد؟
شاید ابتدا قشنگتر باشد بگوییم این شجره طیبه چه خصوصیاتی را ندارد که بهتر بشود رد آن را در مسائلی که در یک سال گذشته به وجود آمد پیدا کرد. ثروت و قدرت که دو بال اصلی دیکتاتوری به حساب میآید دو خصیصه اصلی شجره خبیثه است. حتماً میدانید که منظور ما ثروت و قدرتی است که در خدمت هدف اصلی انبیا و اولیا، یعنی انسانسازی نباشد و خب، شما دقت کنید که این دو عنصر در چه کسانی هست و در چه کسانی نیست. در وجود سران فتنه هست و در چمرانها نیست، وقتی تاریخ را ورق می زنیم میبینیم که چمرانی که با شجره طیبه است در زمان وزارت خود در طبقه زیرین ساختمان نخست وزیری زندگی میکند و به پست و مال و مقام دنیا بیاعتناست اما کسی که عنوان نخستوزیری را یدک میکشد در همان سالها که ما با استکبار جهانی درگیر هستیم میآید بدون هماهنگی از مقام نخستوزیری خود استعفا میدهد تا با امام (ره) مقابله کند، چرا قبل از اینکه استعفا بدهد از حضرت امام (ره) مشورت نگرفت؟ خب میخواست به امام (ره) ضربه بزند براساس همان شجره خبیثهاش. شما مقایسه کنید رفتار چمران را در نحوه زندگیاش در سالهای دفاع در طبقه زیرین ساختمان نخستوزیری و همان موضوع نماز جمعه حضرت آقا و آن تذکر حضرت امام (ره) و نحوه عکسالعمل مدیرانه حضرت آقا و نیز استعفاء نخستوزیر وقت، شما این سه مورد را با هم مقایسه کنید تا بدانید چرا در سالهای ابتدایی جنگ هر کجا حضرت آقا هست چمران هم هست و هر کجا این دو بزرگوار هستند نخستوزیر وقت نیست، چرا؟ ریشهاش برمیگردد به همان که آن دو بزرگوار از شجره طیبهاند و فرد دیگر از شجره خبیثه.
از خصوصیات شجره خبیثه میگفتید که ویژگی بارز سران فتنه است؛ ثروت و قدرت.
بله، پرداختم به ریشهاش که ببینید از همان ابتدای پیروزی انقلاب هم این مسائل بوده است اما به تدریج خودش را نشان داده و حالا اگر میبینید این سران فتنه به هر دری میزنند که دستگیر شوند به خاطر این است که تشت رسواییشان بر زمین افتاده و نگرانند که مبادا بیش از این رسوا شوند. شما دقت کنید که حضرت امام (ره) ابتدای انقلاب نهضت آزادیها را هم تحمل کرد تا وقتی که دستشان رونشده بود، اما عدهای که به دروغ خود را در مسیر امام (ره) نشان میدادند حالا دستشان رو شده و معلوم شده که عوامفریبی میکردهاند و امام (ره) را برای مطامع خود میخواستهاند.
باز هم برمیگردیم به تاریخ انقلاب اسلامی. چه کسانی از تمدید دوران ریاست جمهوری حرف میزدند؟ همانهایی که حالا سیاهمشقنویس فتنه شدهاند، آن هم در دامان آلوده انگلیس؛ انگلیسی که حضرت امام (ره) فرمود اگر دیدید دشمن از شما تعریف میکند به خودتان شک کنید. حالا میبینیم که مطرح کننده تمدید دوران ریاست جمهوری، خودش آلت دست استکبار است. حالا میپرسیم چرا آن ابزار دست بیگانه میخواست در مقطعی دوران ریاست جمهوری را تمدید کند چون میخواست جلو اضمحلال دیکتاتوری را بگیرد، چه نوع دیکتاتوری را؟ دیکتاتوری شکل گرفته بر مبنای ثروت و قدرت را یعنی دیکتاتوری بنا شده بر دو بال اصلی شجره خبیثه را.
طبیعی است که جنس چمران از این شجره خبیثه جداست.
احسنت! چمران در مقام یک پروفسور با عالیترین مدارج علمی در دنیا به همه چیز پشت پا میزند و میرود لبنان تا در کنار امام موسی صدر باشد که شعاعی از خورشید امام (ره) است. بعد هم میآید ایران تا مثل یک سرباز در خدمت امام (ره) باشد؛ امامی که در آغاز حرکتش در مسیر انسانسازی محرومان را در نظر دارد یعنی با عنایت به نیاز محرومان شروع میکند. این چمران است، نیاز مقتدای خود را میشناسد، نگاهش به محرومان است، توقعی از پست و مقام ندارد، از نهضتها نمیهراسد و راهش را مشخص میکند. در اولین دوره انتخابات ریاستجمهوری، چمران به خودم گفت که فقط دکتر حسن حبیبی را تأیید میکند. چمران میدانست که هدف امام (ره) از قیام چیست، میدانست که امام(ره) آمده تا انسانسازی کند، بنابراین کامل و جامع در همان مسیر قرار گرفت. میدانست که تمام امید امام (ره) به محرومان است.
به نکته جالبی اشاره کردید، محرومان! میتوانیم بگوییم یکی دیگر از عناصر اصلی شجره خبیثه بیاعتنایی به محرومان است، چرا که ایشان با رئیسجمهوری کسی مخالفت کردند که شعارش توجه به محرومان بود.
درود بر شما! سران فتنه براساس ذات خودشان و خطی که از استکبار میگیرند وظیفه دارند با آنچه آرمانها و ارزشهای انقلاب مورد نظر حضرت امام (ره) بود مخالفت کنند تا ریشه آن انقلاب را به خیال خام خود بخشکانند. انقلاب امام (ره)ماهیت ضد سرمایهداری دارد، سرمایهداری هم یکی از دو بال دیکتاتوری است، دیکتاتوری هم محصول شجره خبیثه است. شجره خبیثه هم چشم دیدن شجره طیبه را ندارد، بنابراین نتیجهاش میشود آنچه در یک سال گذشته دیدیم. فتنهگران با شخص احمدینژاد کاری ندارند، اینها با افرادی کار دارند که ادبیات مورد نظر حضرت امام (ره) را زنده کنند. اینها میخواهند تفکرات
امام (ره) را که مخل دیکتاتوریشان است از بین ببرند.
شما فکر میکنید چرا آقای احمدینژاد آن همه رأی آورد، چون با ادبیات و ارزشهای مطلوب نظر حضرت امام (ره)به صحنه آمد، چون کاخنشین نبود و کوخنشین بود مثل چمران که پیشتر گفتم در طبقه زیرین ساختمان نخستوزیری زندگی میکرد. شما بروید زندگی ساده رئیسجمهور و وزیرانش را که با اعتنا به ارزشهای مطروحه توسط حضرت امام (ره) کار خدمت به محرومان را در دست گرفتهاند بررسی کنید آن وقت میبینید که چرا سران فتنه با پشتوانه استکبار با خادمان مردم بدرفتاری میکنند.
وقتی رئیسجمهور خط امام (ره) را احیا میکند سران فتنه که براساس قدرت و ثروت تفکر میکنند و میدانند که خط امام (ره) یعنی راه مبارزه با دیکتاتوری و قدرت و ثروت، لذا آشوب میکنند، آشوبشان در اقتدار ملی ما شکافی را ایجاد میکند، این شکاف همانی است که استکبار میخواهد لذا بیانیه میدهد و از سران فتنه یعنی کسانی که جلو احیاکننده خط امام (ره) ایستادهاند حمایت میکند.
واقعاً که جالب است، 214 نماینده مجلس قبل از انتخابات از کاندیدایی که با شعارهای امام (ره) جلو آمده حمایت میکنند، بعد از انتخابات هم 232 نماینده مردم در مجلس انتخابات ریاستجمهوری راتأیید کرده و به فرد منتخب تبریک میگویند، رهبر معظم انقلاب هم میآیند در آن نماز جمعه معروف بعد از انتخابات ریاستجمهوری آنچنان قاطع و بینظیر سخن میگویند و باز 244 نماینده مردم در مجلس از آن بیانات حمایت میکنند اما سران فتنه از خودخواهی و خودبینی دست برنمیدارند و حرف نادرست خودشان را تکرار میکنند، چرا؟ چون مقابله میان شجره طیبه و شجره خبیثه است.
حالا شما میخواهی چمران را بشناسی و بشناسانی؟ ببین چمرانها و مطهریها و بهشتیها و امثالهم از کدام شجرهاند و سران فتنه از کدام شجره. شما اگر دقت کنید میبینید که در تمام تاریخ انقلاب هرکجا حرفی از تأیید ارزشهای مطلوب نظر امام (ره) در میان است ردی از سران فتنه نیست اما هرکجا حرفی در میان است که باعث کمرنگ شدن و محو اصول اولیه انقلاب امام (ره) در میان است سرانه فتنه و وابستگانشان حی و حاضرند، ماجرای تحصن در مجلس ششم را مرور کنید، ماجرای جام زهر برخی نمایندگان مجلس ششم را بنگرید، نحوه برخورد آقای خاتمی را با مهاجرانی دقت کنید. ایشان حتی یک بار هم به خاطر انتخاب چنین وزیری که اینک در دامان ننگین غرب به محمل بافی علیه ارزشهای اصیل انقلاب امام (ره) مشغول است از ملت عذرخواهی نکرده است، این ملت همان ملتی است که امام (ره) به اعتبار آنها انقلاب کرد، این ملت همانی است که میگوید ما این رئیسجمهور را که پرچم امام (ره) را در دست دارد میخواهیم، این ملت همان ملتی است که نهم دی و 22 بهمن 1388 را آفرید اما آن عنصر کم ارزش از شجره خبیثه نشسته در انگلیس و حرف لغو میگوید آقای خاتمی هم لبخند می زند. چرا؟ چون اینها اسلام سکولار را دوست دارند نه اسلام مورد نظر امام (ره) را. حتماً میدانید که یکی از وابستگان اینها که لیدرشان هم به حساب میآید. سالها قبل در میان جمعی از متفکران کشورهای آسیای جنوب شرقی گفته بود ما دینی را میخواهیم که آزادی را در هر زمینهای در نظر بگیرد یعنی جامعهای که نمازخوان سرش به کار خودش باشد مشروب خور هم به هکذا و بقیه هم هر چه دوست دارند، انجام بدهند.
جناب عابدی! میتوانیم بگوییم در کنار افرادی مثل چمران که از شجره طیبه بودند و به رود خورشان انقلاب امام(ره) پیوستند عدهای هم مثل سران فتنه از فرصت استفاده کردند و نفوذی شدند...
دقیقاً اینها حتی برای تصاحب ثروت و قدرت با هم نیز رقابت کردند و چون به نتیجه نرسیدند با هم متحد شدند چون اساس تفکر و اندیشهشان بر مبنای شجره خبیثه است. در همین انتخابات ریاست جمهوری گذشته مگر خاتمی ابتدا وارد نشد؟ یادتان که هست وقتی موسوی هم آمد به لحاظ اهدافی که در تصاحب ثروت و قدرت داشتند میانشان اختلافی هم پا گرفت تا اینکه خاتمی کوتاه آمد، بعد هم که کروبی از راه رسید، اینها چقدر تلاش کردند کروبی را منصرف کنند تا از کاندیداتوری خارج شود؟ چرا کروبی کنار نکشید، چون او هم قدرت و ثروت را میخواست، حالا حیف نیست که شما چنین آدمهایی را با چمران مقایسه کنید؟ چمرانی که در یک اتاق کوچک در طبقه زیرین ساختمان نخستوزیری زندگی میکند آن هم در زمان وزارتش. حیف نیست شما این سران فتنه را که حتی به ملی بودن خودشان هم پشت میکنند با چمران مقایسه کنید. این سران فتنه حتی به ملی بودن خودشان هم پشت کردند چرا که اگر خودشان را ایرانی میدانستند در برابر بیگانگانی که آشکار شده ایران امام(ره) را نمیخواهند لبخند نمیزدند.
میتوانیم بگوییم سران فتنه حتی به محرومان جهان هم پشت کردند چرا که حضرت امام(ره) انقلاب اسلامی را در گستره دنیا و محرومان جهان میدیدند؟
دقیقاً! حضرت امام(ره) هیچگاه نفرمودند انقلاب مال ایران است بلکه میفرمودند انقلاب برای جهان اسلام است و بشریت و محرومان عالم، نمیفرمایند فقط مسلمانان، یعنی محدود به مسلمانان نمیکنند چرا که ممکن است از سایر ادیان هم بخواهند از این نغمه رحمانی بهرهمند شوند. این نوع اندیشه که اصالت شجره طیبه را نشان میدهند منطبق با همان فرمایش حضرت سیدالشهدا (ع) است که فرمودند اگر دین ندارید لااقل آزاده باشید.
در نتیجه میتوان چنین استنباط کرد که سران فتنه نهتنها دلبسته دین مورد نظر امام(ره) نیستند بلکه با آزادگی هم سر جنگ دارند.
این را که به دفعات گفتهاند، مگر نگفتند تفکر امام(ره) برای موزه مناسب است. مگر همین چند روز قبل هم کسی اعلام نکرد تفکر امام(ره) مربوط به دهه 60 است و برای دهه 80 کارآیی ندارد. این اندیشهها را مرور کنید اندیشه چمران را هم ببینید، آن روزها هر کجا که حضرت آقا حضور داشتند چمران هم بود، این دو بزرگوار معمولاً با هم بودند، آن موقع هم بنیصدر که از شجره خبیثه بود با این دو بزرگوار عناد داشت، در حالی که هیچ کجا تضادی میان بنیصدر و سران فتنه نیست، چرا؟ چون چمران و مقام معظم رهبری پا جای پای امام(ره) میگذاشتند، بنیصدر هم آن دو بزرگوار را به شورای عالی دفاع راه نمیداد.
خدا رحمت کند فلاحی را. بنیصدر به فلاحی دستور داده بود با چمران کار نکند.شهید چمران زنگ زد به من و گفت: فلاحی با ما قهر کرده.
شب نشستیم به صحبت. به شهید فلاحی گفتم ببین امام(ره) چه میگوید: شهید فلاحی وقتی بنیصدر را با امام(ره) سنجید مجاب شد. به او گفتم شما فکر میکنی چمران و آقای خامنهای تو را دوست ندارند که رفتهای طرف بنیصدر؟ خدا رحمتش کند، آن لحظه نقطه عطفی در تاریخ ما شد، شهید فلاحی راهش را مشخص کرد؛ راه امام(ره). ارتش در خدمت راه امام(ره) قرار گرفت، امام(ره) هم بنی صدر را عزل کرد.
میشود گفت چمران هم با همراهی حضرت آقا کاری به کار نخستوزیر وقت نداشت؟
استنباط من این است که با توجه به آنچه از نزدیک میدیدم و ارتباط نزدیک شهید چمران با مقام معظم رهبری، آن شهید بزرگوار تا پایان حیات دنیویاش از راهی که برگزیده بود جدا نشد و با حضرت آقا همراه بود.
فکر میکنید اگر چمران بود در برخورد با سران فتنه چه میکرد؟
ببینید، هر آدم عاقلی اگر بصیرت داشته باشد راه را خوب میشناسد، این افراد حکایت سیبی را دارند که گندیدهاند و به مرور از شاخه میافتند. پس باید به حال خودشان باشند تا بوی گندشان برای همه مشخص شود، بعد هم خودشان خواهند افتاد و نیازی نیست که باغبان آنها را از شاخه بچیند. این از لحاظ برخورد با خودشان. اما از منظر اندیشه باید عرض کنم که اگر چمران بود به آگاهسازی دست میزد، روشنگری میکرد، ریشهها را به جامعه میشناساند، راه امام(ره) را تشریح میکرد، آسیبشناسی میکرد، راه و چاه را نشان میداد، درست شبیه کاری این روزها برادرمان آقای صفار هرندی انجام میدهد. اینکه این انسان مخلص در مجامع مختلف شرکت میکند و ارزشهای موردنظر حضرت امام(ره) را بازخوانی میکند بهترین روش در شناساندن خط امام(ره) است و اسلام مورد نظر آن بزرگوار. البته این کار باید با گستردگی بیشتری انجام شود. یاد چمران عزیز به خیر، ما اولین هسته فکری را بعد از انقلاب با ایشان تشکیل دادیم.
اگر چمران عزیز بود ضمن اینکه باتمام قوا در حفظ خط و راه امام(ره) در مواجهه با سران فتنه ایستادگی میکرد در شناساندن شجره طیبه و شجره خبیثه نیز میکوشید، وقتی این دو کلیت با تمامی ابعاد معرفی میشدند آنگاه عیار آدمها مشخص میشد که چه کسی اهل شجره طیبه است و چه کسی اهل شجره خبیثه. چمران از شجره طیبه بود و سران فتنه از شجره خبیثه.
در مقایسهای که بین روش اتخاذ شده توسط آقای صفارهرندی با استنباط شما از نقش چمران در صورت حیات ایشان در این روزها داشتید به عبارت گستردگی اشاره کردید، توضیح میدهید؟
مقصودم این است که اگر چمران عزیز بود صدها صفار هرندی را به متن جامعه میفرستاد تا روشنگری کنند، او در شروع تجاوز بعثیها و حتی قبل از آن در قضایای کردستان وقتی راه امام(ره) را شناخت و در اعتلای آن کوشید جمعی از جوانان گمنام و عاشق امام(ره) را جمع کرد و گروه جنگهای نامنظم را شکل داد و در قالب شجره طیبه با عوامل شجره خبیثه جنگید.
میشود گفت حضور روشنفکرانه آقای صفار هرندی میتواند به یک نهضت بازشناسی ارزشها و آرمانهای حضرت امام(ره) تبدیل شود.
دقیقاًً! اگر این واقعه فراگیر شود بر مبنای آنچه نشان داده میشود سره از ناسره مشخص خواهد شد.
با توجه به شرایط فعلی ما در جهان و تحرکاتی که از ناحیه استکبار بر علیه کشورمان اعمال میشود آینده بینالمللیمان را چگونه ارزیابی میکنید؟
این خباثتها تازگی ندارد، امریکای جنایتکار از همان روزهای آغازین نهضت ما سناریویی را کلید زده به نام طرح پشه، به این معنی که باید یکسره پیرامون نهضت و انقلاب ما وزوز کند. عناصر اصلی این طرح پشه هم سه محور دارد یک: مواد مخدر، دو: مطبوعات. سه: مذهبسازی. شما روزگار را مرور کنید، درمییابید که از زمان حضور امریکاییها در افغانستان وضعیت مواد مخدر از لحاظ کیفیت و کمیت شدت گرفته است، امریکا در مرزهای ما مواد مخدر رایگان توزیع میکند. در موضوع مطبوعات هم که اظهر منالشمس است، چه مطبوعات زنجیرهای و چه قبل و بعد آن شاهد بودید و هستید که چه کردند. در موضوع مذهبسازی هم اگر دقت کنید فرقهها و گروههایی که مثل قارچ سبز میشوند همگی با هدفی هماهنگ است تا در راستای طرح بشری امریکا عمل کند.
سپاسگزاریم از فرصتی که فراهم کردید. حسنختام بحث را اختصاص بدهیم به چمران.
حتماً. اما لازم است به این نکته هم اشاره کنم که مسائلی از آن دست که در چندین ماه فتنه پس از انتخابات رخ داد میگذرد و نباید ما را به عنوان خادمان مردم از کار و فعالیت باز بدارد، ما باید براساس یک چرخه با پنج محور عمده برای مردم فعالیت کنیم، البته این طرح موضوعی بسیار گسترده دارد که در همین مختصر اشاره خواهم کرد.
اقتدار ملی، وحدت ملی، امنیت ملی، پیشرفت عدالتمحور و پیشرفت رضایتمحور باید اساس حرکت ما در چرخه مورد نظر باشد.
اما در موضوع شهید چمران باید عرض کنم که لازم است ما حماسه چمران و چمرانها را به متن ادبیات سرزمینمان وارد کنیم، اگر موضوع حماسه چمرانها، مطهریها، بهشتیها و بزرگوارانی از این دست به خوبی بازشناسی و معرفی شود آنگاه است که ما به پشتوانهای عالی و بسیار فراتر از حماسه شاهنامهها خواهیم رسید.
کلمات کلیدی: